رضا سعادت جو هستم،فعال حقوق کارگری و برای آزادی بیان،اندیشه و همچنین داشتن حقوق انسانی... سکوت هر زندانی را فریاد خواهم زد.
۱۳۹۲ آذر ۱۱, دوشنبه
۱۳۹۲ آذر ۹, شنبه
۱۳۹۲ مرداد ۲۶, شنبه
۱۳۹۲ مرداد ۲۱, دوشنبه
دولت روحانی و چالش سپاه
سپاه پاسداران در دوره دولت موسوی به سرعت بزرگتر و بزرگتر شد و همه اجزای حکومت به این رشد کمک کردند چون هم در سرکوب مخالفان و هم در جنگ بدان نیاز داشتند.
در دوره رفسنجانی راه برای ورود سپاه به فعالیتهای اقتصادی روزمینی و زیرزمینی گشوده شد تا نظامیان از جنگ برگشته و جویای قدرت کمتر با سیاستمداران گلاویز شوند؛ سپاهیان با حمایت گسترده علی خامنهای در دوره خاتمی در مقابل دولت قرار گرفتند و حتی علیه آن هواپیمای جنگی به پرواز در آورده و نامه تهدید آمیز به رئیس جمهور نوشتند.
اما سپاه در دوره احمدینژاد مواضع فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بیشتر و بیشتری را به چنگ آورد. البته بلعیدن همه پروژههای بزرگ اقتصادی کشور (بالای ۱۰۰ میلیون دلار) برای سپاه کافی نبود و در نهایت با دولت وی سر ناسازگاری گذاشت.
اکنون پرسش این است که سپاه پاسداران چه رویهای در برابر دولت روحانی در پیش خواهد گرفت. آیا سپاهیان به رای مردم احترام خواهند گذاشت؟
اگر دولت روحانی بخواهد بنگاههایی را که در دورهی احمدینژاد تحت عنوان خصوصیسازی در اختیار سپاهیان قرار گرفته از دست آنها خارج کند یا راه را برای دخالت سپاهیان در بازار بورس یا سرمایه ببندد، این ابتدای تنش خواهد بود. اگر دولت نخواهد چنین کند وضعیت نابسامان موجود ادامه خواهد یافت.
ابتدای درگیریها
تیم اقتصادی دولت با حضور نظامیان در اقتصاد کشور مخالف است به سه دلیل: ۱) عدم امکان نظارت و بازرسی نهادهای نظارتی بر این حضور، ۲) بر هم زدن نظام عرضه و تقاضا و سازوکار بازار آزاد توسط سپاه با اتکا به زور و ارعاب و استفاده از رانت اطلاعات درون حکومتی، و ۳) تجربه شکست خوردهی دخالت نظامیان در اقتصاد در کشورهای سوسیالیستی.
اگر دولت روحانی بخواهد بنگاههایی را که در دوره احمدینژاد تحت عنوان خصوصیسازی در اختیار سپاهیان قرار گرفته از دست آنها خارج کند یا راه را برای دخالت سپاهیان در بازار بورس یا سرمایه ببندد، این ابتدای تنش خواهد بود. اگر دولت نخواهد چنین کند وضعیت نابسامان موجود ادامه خواهد یافت.
http://www.radiozamaneh.com/89767#.UglLE23iR_w
۱۳۹۲ تیر ۲۶, چهارشنبه
بحران آوارگان سوریه از زمان نسلکشی رواندا بیسابقه است
۱۳۹۲/۰۴/۲۵
با گذشت بیش از دو سال از جنگ داخلی سوریه، سازمان ملل اعلام کرده است که به طور میانگین پنج هزار نفر هر ماه جان خود را در آن از دست میدهند.
در عین حال مقامهای سازمان ملل میگویند شمار پناهندگان و آوارگان این جنگ به اندازهای میرسد که از زمان نسلکشی رواندا درسال ۱۹۹۴ دیده نشده است.
در نسلکشی رواندا در سال ۱۹۹۴ بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون از توتسیتبارها و هوتوتبارهای میانهرو به دست افراطیون هوتو کشته شدند و صدها هزار نفر آواره شدند. در آن زمان بحران ناشی از آوارگی به خاطر جنگ داخلی از بدترینها طی دوران معاصر به شمار میرفت.
سازمان ملل میگوید یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از شهروندان سوری در پی جنگ داخلی آن کشور آواره و پناهنده شدهاند.
ایوان سیمونویچ، دستیار دبیر کل سازمان ملل در امور حقوق بشر، ۲۵ تیرماه به خبرنگاران گفت «جنایت جنگی، تجاوز جدی به حقوق بشر و جنایت علیه بشریت در سوریه امروز به قاعده تبدیل شده است».
سیمونویچ میگوید شمار بالای قربانیان نشان از بدتر شدن بحران در سوریه دارد.
به گزارش آسوشیتدپرس، والری اموس، مسئول امور انسانی در سازمان ملل نیز میگوید دست کم ۶.۸ میلیون نفر از شهروندان سوری در حال حاضر به کمکهای انساندوستانه نیاز دارند.
سوریه ۲۲ میلیون نفر جمعیت دارد که بنا بر آنچه سازمان ملل ارائه داده است، ۳۰ درصد از آنها به کمک نیاز دارند و نزدیک به هشت درصد از آنها نیز آواره و پناهنده شدهاند.
سازمان ملل متحد بارها در مورد آنچه در سوریه میگذرد ابراز نگرانی کرده است.
روسیه و آمریکا طی هفتههای گذشته تلاشهایی را آغاز کردند که در پی آن کنفرانسی بینالمللی برای پیدا کردن راهحلی سیاسی برای سوریه برپا شود. اما این کنفرانس هنوز فرجامی نیافته است.
بر اساس آمار سازمان ملل بیش از ۱۰۰ هزار نفر در جنگ داخلی سوریه جان خود را از دست داده
17_ 07 _ 2013
دست ها بالا دزد در خانه است.
دست ها بالا دزد در خانه است.
آری سالها با دزدان زندگی کرده ایم، دزد ها یکی
یکی به مقامهای عالیه رسیدند، نیمی از ما اعتراض کردند و نیمی سکوت.
در فصل های شکنجه و اعدام، دزدها دزد تر شدند،
قاتل تر و وحشی تر.
اینک مثل هر بار، جمهوری آخوندی ایران با پیرهن
آزادی و با وصله دمکراسی اسلامی و با بیان اینکه هر ایرانی حق انتخاب رئیس
جمهور مورد علاقه خود را دارد، با تبلیغات
فراوان خواهان ایجاد شور و شوق میان مردم
و برگزاری یک انتخابات سراسر رسانه ای
را دارد. چرا که با نشان دادن این شور شوق این
بازی انتصابی را انتخاباتی نشان خواهد داد.
در کشوری که حزب ها با گرایش های مختلف وجود
ندارند وگروهای سیاسی مخالف نظام با حمایت مردمی نیز اجازه
حضور درعرصه انتحابات را حتی از طریق یک تریبون
آزاد ندارند. چگونه حرف از انتخابات زده می شود؟
چگونه شورای نگهبان با رد و یا صلاحیت دادن به
برخی از کسانی که خود آنان را تایید کرده و بجای مردم تصمیم گرفته است
خواهان انتخاب آنان از طریق آرا می باشد؟ آیا
خود شورای نگهبان مورد تایید اکثریت مردم می باشد؟
صحبت از شورای نگهبان، رئیس جمهور، مجلس فرمایشی
و یا حتی بالاترین مقام جمهوری اسلامی ایران یعنی رهبری نیست که با
تغییر هر کدام از اینان، این ویرانه آباد شود، و
ما به همین دلیل ساده خوشنود و راضی گردیم.
نه اینگونه نیست و باید ذکر کنم که ما با کل
نظام جمهوری اسلامی و با تمام تفکراتش مشکل داریم و فقط با حذف این نظام میتوانیم
احساس امنیت برای خود و فرزندان مان و فرهنگ پاک
ایرانی و همچنین سرزمین عزیزمان را نماییم.
فردا روز، به انتخابات نمی رویم چرا که ما
خواهان به رفراندوم گذاشتن خود جمهوری اسلامی هستیم و میدانیم که انتصابات از هم
اینک
انجام گرفته است و تمام این اتفاقات، از سخنان
رئیس جمهور که خود را مخالف رهبری نشان داده است تا سکوت آقای رفسنجانی پس از
به زندان رفتن فرزندانش و همچنین آقای مشایی که
سر از مجلس رقص در ترکیه بیرون آورد و بعد از آن از تاریخ و افتخارات ایرانیان
سخن گفت، همه و همه یک بازی کثیف سیاسی از طرف
خود جمهوری اسلامی بوده و برای پیشبرد اهداف شومشان، همواره با دستهای
خونینشان این بازی های کوچک بزرگ را انجام می
دهند.
حال سوال می پرسم... چرا باید رای دهیم وقتی
تصویر صفوف انتخاباتی مهر بر تایید نظام اسلامی می گردد؟ چرا باید رای دهیم وقتی
درخت دمکراسی سالها در این نظام بی ریشه است؟
به نوشته یکی از دوستان، ساده بگویم... وقتی تو
نمی توانی با سلیقه ات، برای پوشش خود لباسی انتخاب کنی چگونه می توانی برای
کشور ات این اجازه را داشته باشی، رئیس جمهور
انتخاب کنی؟
دیروزها آمدند، رفتند. دیروزهای خونین، دیروزهای
شکنجه، همانند امروز... ما حرف از انتصابات میزنیم و تو خود را آماده میکنی که
مثلا در انتخابات شرکت کنی، به حرف هایمان گوش
نمی دهی و نمی دانی در همین لحظه، یک آزادیخواه در چنگال های رژیم، تنها به
دلیل تفکرات سیاسی اش اعدام می شود.
خشنود نباش، و با حیله این حیله گران، راه گم
نکن.
امروز
غیر از تو تمام مردم ایران می دانند که دزد در خانه است... دست ها بالا.
رضا سعادت جو 2013
اشتراک در:
پستها (Atom)